به همت انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق علیه السلام و معاونت پژوهشی دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد دانشگاه امام صادق علیه السلام «نشست علمی معرفی کتاب روشهای مدرن تفسیر متون مقدس» با حضور مؤلف کتاب سرکار خانم دکتر فاطمه توفیقی عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و به میزبانی سرکار خانم مریم حقی دانشجوی دکتری رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران در تاریخ پنجشنبه ۳ آذرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ به صورت مجازی برگزار گردید. (برای مشاهده کامل فایل تصویری این نشست روی این لینک کلیک کنید.)

در ابتدای این نشست، پس از معرفی مختصر مؤلف محترم توسط آقای فیروزبه، خانم حقی خلاصهای از کتاب را برای شرکتکنندگان ارائه داد و سرفصلهای اصلی آن را -شامل نقدهای متن، جهان پشت متن، درون متن، پیشروی متن، ارتباط نقدهای مسبوقالذکر با یکدیگر بیان نمود. وی سپس با اشاره به وجود پژوهشهای مشابه در غرب، ضرورت تألیف این کتاب را از دکتر توفیقی جویا شد.
به گفته دکتر توفیقی، کتابهای تخصصی علمی در دستههایی از قبیل دستنامهها، تکنگاریها و درسنامهها قرار میگیرد که کتاب حاضر نمونهای از دسته آخر است. در این دسته از کتب، هدف آشناسازی دانشجویان با موضوع مربوطه است. همچنین، از آنجا که سابقا درس روشهای مدرن تفسیری متون مقدس در دوره دکتری الهیات تطبیقی ارائه میشده ولی دانشجویان از منبع مناسبی برای این درس برخوردار نبودند، ضرورت تألیف چنین کتابی احساس شد. البته استفاده این کتاب از منابع و مآخذ متعدد ضمن وجود اهداف متفاوت با نمونههای غربی و فضای فکری مختلف مخاطبان این کتاب با تألیفات نویسندگان غیرمسلمان، وجه تمایز این تألیف بر ترجمه یکی از کتب موجود در غرب میباشد. علاوه بر این، کتاب مذکور شامل مطالبی مرتبط با تفاسیر قرآن کریم نیز میگردد و نشان میدهد خاورشناسان چگونه با روشهای نقد متون مقدس خویش به مطالعه قرآن پرداختهاند. بنابراین، این کتاب افزون بر معرفی روشهای نقد متون مقدس عهدینی، به نمونههایی از پیادهسازی این روشها بر فهم قرآن کریم نیز میپردازد.
پس از این پرسش، دکتر توفیقی به شیوه تقسیمبندی انواع روشهای نقد متون پرداخت و گفت: اکثر کتب رایج از همین تقسیمبندی استفاده کرده و تا حدودی به ترتیب تاریخ ظهور این روشها آنها را معرفی میکنند. اما در خصوص اختلاف جایگاه کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان نزد ایشان با جایگاه رفیع قرآن کریم نزد مسلمانان، دکتر توفیق گفت: سه دین نامبرده همگی دارای کتاب مقدس میباشند ولی میان تدوین آنها اختلاف اساسی هست. پس از آنجا که همگی با متن درگیر هستند، میتوان روشهای نقد متنی را برای همه آنها به کار بست. حتی میتوان این روشها را برای نقد روایات اسلامی به کار گرفت؛ اگرچه این موضوع در کتابِ موردِ بحثْ مغفول است.
در ادامه نشست، با توجه به عدم دسترسی همگانی به این کتاب تازهانتشار، مؤلف توضیحاتی را درباره مباحث آن ارائه داد و گفت: در فصل اول به چگونگی شکلگیری کتاب مقدس پرداخته است. فصل دوم به حدوث تحریفات محتمل در هر متن تاریخی اشاره دارد و ضرورت نقد متنی را آشکار میسازد. فصل سوم به نقد منبع کتاب مقدس توجه دارد و اقتباسات آنها از دیگر مصادر را بررسی مینماید. در دو فصل بعدی، به پژوهشهای مربوط به پولس و نقش او در اناجیل پرداخته میشود و سپس بخشی به مطالعات اجتماعی در نقد متون مقدس اشاره دارد. آنگاه نقد شکلی به جامعه تولد متن مقدس توجه میکند. پس از این، نقدهای ادبی معرفی میگردد و نمونههایی از آنها ذکر میشود. در فصل مرتبط با رویکردهای اخلاقی، به افرادی اشاره میشود که از سوءاستفاده حکومتها از متن مقدس رنجدیدهاند و رویکردی سلطهستیز و رهاییبخش نسبت به این متن اتخاذ نمودهاند. به عبارتی، این افراد را میتوان مؤمنان به متن مقدس نامید که دغدغه نقد تفاسیر ناصوابی چون برداشتهای مردسالارانه و سلطهگرایانه را دارند. اما در بخش بعدی، سیر فرازوفرود نقدهای مختلف مورد توجه قرار میگیرد و نمونه کاربست آنها بر بخشی از عهدین و قرآن مجید مطرح میگردد.
در پاسخ به پرسش یکی از شرکتکنندگان در نشست درباره نقدهای پدیدارشناختی، دکتر توفیقی به تعریف نادرستی که از این مفهوم در میان جامعه دانشگاهیان ایرانی شکل گرفته اشاره داشت و گفت: پدیدارشناسی چند گونه دارد؛ مانند پدیدارشناسی فلسفی که به بررسی آگاهی اولیه اشخاص میپردازد، یا پدیدارشناسی اجتماعی که به تجربه زیسته اول شخص افراد میپردازد و برداشت آنها نسبت به وقایع را میسنجد. برخی دینپژوهان از این روش اخیر برای بررسی ادیان استفاده نموده تا کارهای خود را دارای رویکرد همدلانه و فاقد جانبداری نشان بدهند. البته برخی نیز پدیدارشناسی را یک رویکرد تاریخی و بروندینی میشناسند که برداشتی نادرست است. شاید نمونه آن را بتوان رویکرد تدبری مرسوم در ایران دانست که میکوشد متن را به دور از انگاشتههای ذهنی بفهمد.
پس از این پاسخ، سخنران گرامی به تعامل یا تقابل روشهای نقد ادبی و تاریخی اشاره داشت و افزود: این دو دسته از روشها میتوانند یارای یکدیگر باشد و در فهم متن به کار بیاید. برای مثال، در فهم آیه نخست سوره مجادله (قد سمع الله قول التی تجادک فی زوجها وتشتکی إلی الله ...)، با روش تاریخی به بررسی جامعه عرب در عصر نزول میپردازد تا حکم مرتبط با ظهار را در این آیه به درستی دریابد. ولی روش ادبی پس از توجه به حقایق تاریخی درباره این موضوع، به ساختار ادبی آیه میپردازد و کلمات و لحن آیه را بررسی مینماید.
به گفته دکتر توفیقی در پاسخ به تقسیم روشهای نقد متنی به مدرن و پیشامدرن، مقصود از دوران مدرن در اروپا، بازه تاریخی پس از عصر روشنگری است که مرجعیتهای سابق به چالش کشیده شدند و انحصار فهم متن مقدس از دست ایشان خارج گردید. در همین دوران، سیطره نگاه علمی (تجربی) در جهان موجب گردید کاربست این روشها بر متن مقدس مورد توجه قرار بگیرد. نیز، قراردادهای اجتماعی در این عصر رواج یافت و از متن مقدس خواسته میشد تا مدافعِ برابری انسانها باشد. بنابراین، حاکمیت روشهای مدرن بر شیوههای پیشین، عصر جدیدی را به وجود آورد که دوران مدرن نام گرفت. ضمنا، مزیت روشمندی آن است که هر فردی -سوای از دین او- با طی کردن این مسیر میتواند به نتیجه برابری برسد؛ مگر آنکه بر اصل روش نقد وارد گردد. لذا روشها عمومیت دارند ولی اگر فضای نقد و گفتوگو وجود نداشته باشد، مجددا انحصارگرایی در مرجعیت فهم متن غلبه مییابد.
در ادامه این نشست، مؤلف کتاب به پاسخ این پرسش پرداخت که چگونه از یافتههای تاریخی برای فهم نظریات میتوان استفاده کرد. وی گفت: با انجام مطالعه تاریخی اجتماعی میتوان به فهم متن دست یافت؛ یعنی با استفاده روشمند از یافتههای تاریخی و گفتوگو با منتقدان آرای خود، میتوان به فهم بهتری از متن دست یافت که غیر از تطبیق افکار خود بر آن متن باشد. البته روشهای برخی مفسران مسلمان را نیز میتوان مدرنیستی (مدرنگرا) دانست که در پی اثبات امور تازهای چون توافق دین و علم یا برابری انسانها است؛ هرچند روشهای ایشان را نتوان مدرن بهمعنی متداول آن برشمرد.
از دیگر مباحثی که در این نشست بِدان اشاره شد، نقدهای ساختارگرا و بهویژه روش اسطورهشناسی بود که دکتر توفیقی در این خصوص گفت: در ادبیات غربی اسطورهشناسی را در گونه مطالعات ادبی قرار میدهند و به بررسی اموری چون کهنالگوها میپردازند. همچنین، نشانهشناسی را که در پی کشف ارتباط نشانههاست، در همین دسته میگنجانند. اما پس از این مطلب، سخنران محترم به اهمیت کاربست منابع بروندینی در فهم دین و کشف حقیقت اشاره داشت و مزیت آن را بهرهمندی از منابعی به دور از انگاشتهها و تعصبات مذهبی دانست. در واقع، پذیرش یک قرائت خاص از دین میتواند بسیار خطرناک باشد و از این رو نباید فهم دین را محصور به گروهی خاص نمود. لذا نسبیتگرایی در اینجا مردود نیست.
دفعات مشاهده: 674 بار |
دفعات چاپ: 163 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر