بررسی مدل توسعه اقتصادی چین
الزامات، سیاستگذاری‌ها، دستاوردها
جلسه بررسی مدل‌های توسعه اقتصادی چین با سخنرانی آقایان دکتر کیائی و دکتر سلیمانی با محوریت: ﴿۱﴾تجربه توسعه چین ﴿2﴾ روند متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مرتبط با توسعه چین و ﴿3﴾ استراتژی‌های اتخاذی دولت چین بعد از دوره اصلاحات اقتصادی برگزار گردید.

در بخش اول جلسه، دکتر سلیمانی به وضعیت اقتصادی چـیـن در دوره‌هـای مختلـف حکمرانی در چین پرداختند‌ و نظام تحول و توسعه اقتصادی در دوره‌های مختلف را بررسی کردند و توضیحاتی را در خصوص برنامه‌هایی که چین در پیش‌گرفته تا به رشد اقتصادی کنونی برسد، بیان نمودند. ایشان در خصـوص ضـرورت مطالعـه اقتصادی چین مطالب زیر را بیان داشتند:
چین معجزه اقتصادی قرن بیستم و یا معجزه تداوم یافته قرن بیستم در قرن بیست‌ویکم است. در بین کشورهای مختلف جهان معمولا رشد اقتصادی در دوره‌های حداکثر 7 ساله مشاهده می‌شود، اما هیچگاه هیچ کشوری را نداشته‌ایم که مانند چین در سه دهه متوالی میانگین رشد بین 9 تا 11 درصد داشته باشد و این تداوم رشد بسیار قابل تامل است. این محور اول ضرورت مطالعه چین است چرا که فهم چین به ما کمک می‌کند که در واقع در مسیر فهم اقتصاد مدرن گام کلیدی برداریم. 
نکته‌دوم ضرورت مطالعه اقتصادی چین، به ایران برمی‌گردد. چین اصلی‌ترین شریک تجاری ما است، در سال‌های اخیر حجم تجارت ایران و چین بالغ بر 22 میلیارد دلار بوده است و این شریک که بیش از 25 درصد از واردات ما را شکل می‌دهد، واقعا جای مطالعه و شناخت دارد. ما باید رفتار چین را بشناسیم تا در مسیر تجارت خودمان با چین بتوانیم هوشمندانه عمل کنیم و مسیری را ادامه دهیم که منافع ملی ما را به بهترین شکل محقق نماید.
سومین دلیل، گام نهادن چین در مسیر تبدیل شدن به هژمون است. چین سیاست خیزش آرام را در سال‌های بعد از 2010 کنار گذاشته و آرام آرام در حال قرار گرفتن در برابر هژمون آمریکا است. ایشان در ادامه به محصولات مثبت و منفی جانبی رشد چین اشاره کردند: 
یکی از مهمترین محصولات جانبی رشد چین این است که این کشور تقریبا بالای 95 درصد از بار فقرزدایی دنیا را به دوش کشیده است; یعنی از 1950 تا 2019 تقریبا 400 میلیون نفر از جمعیت کشور چین از خط فقر خارج شده اند.
افزایش استانداردهای زندگی و ظهور مظاهر زندگی مدرن در چین که زندگی را برای حجم زیادی از مردم چین راحت کرده و افزایش توان چانه‌زنی به دلیل قدرت اقتصادی این کشور از جمله محصولات جانبی رشد چین است. اما یکی از اثرات منفی رشد اقتـصادی چیـن می‌توان به مصرف بیش از اندازه منابع طبیـعی، توسط این کشور اشاره کرد. چین و آمریکا تقریبا 50 درصد منابع طبیعی دنیا را مصرف می‌کنند. 
در بخش دوم جلسه، آقای دکتر کیائی از دید آماری و نمودار به بحث توسعه چین پرداختند و نظام توسعه چین را در زمینه‌های مختلف اقتصادی با توجه به نمودارهای آماری برای دانشجویان تشریح نمودند. اهم مطالب مطرح شده از ایشان شامل موارد زیر بود:
 مرسوم است که کشورهای در حال توسعه معمولا با تورم‌های بالا رشد بالا را محقق می‌کنند، اما در حال حاضر تورم چین به استاندارد 2درصد دنیا رسیده است; که نشان می دهد شما می‌توانید رشد 7 یا 8 درصدی داشته باشید، اما نه به قیمت تورم بالا; و این نکته مهمی برای سیاستگذاران است، چرا که همیشه نگران این موضوع هستند که در شرایطی که اقتصاد در رکود است و تورم در نقطه خطرناکی قرار دارد امکان رونق اقتصادی نیست. 
یکی از نکات مهم در اقتصاد این است که با چه قیمتی رشد اقتصادی ایجاد کرده‌ایم؟ اولین چیز در کشورهای در حال توسعه، رشد پایه پولی است. هرچند در چین در دوره‌ای این اقدام شده اما در 2017 رشد پایه پولی چین 7 یا 8 درصد است; یعنی دقیقا در استاندارد متعارف قرار دارد. 
موضوع مهم بعدی بحث این است که منابع تامین مالی رشد اقتصادی در بنگاه‌ها از کجا می‌آید. ما اقتصادها را بانک محور و بورس‌محور تقسیم بندی می کنیم. اقتصاد چین بانک محور است; بخش قابل توجهی از منابع بنگاه‌ها از تامین مالی نظام بانکی تامین می شود. حجم پایه پولی این کشور از 40 درصد به 8 درصد رسیده و تسهیلات دهی نظام بانکی زیر 100 درصد بوده و الان 230 درصد جیدی‌پی است; یعنی تسهیلات دهی2/5 برابر رشد کرده است. و این دستاورد بسیار مهمی است که پایه پولی رشد نکند، ولی تسهیلات دهی بانک 2/5 برابر شود.