این روزها چقدر دلمان برایت تنگ شده. آخر دل به دل راه دارد؛ وقتی تو هم دلت برای ما تنگ می شود. شنیده ام شکایت همسایه های بی وفایت را نزد خدا می بری. نکند از ما هم شکوه و گلایه کنی؟! مگر نمی دانی خدا با شکوه تو قسم خورده که هیچ نمازی از همسایه های بی وفایت را قبول نمی کند و عدالت را در سرزمین ما آشکار نمی کند. اگر تو قهر کنی، خدا هم با ما قهر می کند. نکند تو قطعه ای از بهشت هستی؟ اگر این طور نبود چرا باید با شکایت تو همسایه های بی وفایت از سکونت در بهشت محروم می شدند . شنیده ام بعضی همسایه هایت با تو بد رفتاری می کنند. حالا به صدای تو هم حساس شده اند و تاب شنیدن آن را ندارند.
یاد سال های پیش بخیر! چه همدم خوبی بودی برای من در لحظات شیرین مناجات با خدا! چه خانه ای و چه صاحبخانه ای و عجب ضیافتی! سه روز با هم عشق بازی می کردیم. با اینکه تو هر روز مرا به خود می خوانی و میهمانم می کنی اما انگار بیش از تو به غیر تو دل بسته ام و همین سه روز را قرار است با تو عشق بازی کنم. اما نمی دانم امسال به کدامین گناه از فیض این میهمانی محروم شده ام. حالا مانده ام با این همه فیض از دست رفته چه کنم؟ اعمال و مناسک اعتکاف را چگونه وقتی خانه نشین شده ام به جای آورم؟چگونه بر فراق تو صبر کنم؟ مگر از تا با حرمت تر و پرفضیلت تر هم وجود دارد؟
انگار با کتیبه هایت با من سخن می گویی: «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَهً مِنَ الْکَعْبَهِ» . حرمت مومن از کعبه بالاتر است. یعنی حرمت مومن از مسجد الحرام که جزء بافضیلت ترین مساجد هست، بالاتر است؟!
حالا با دوری از اعتکافِ در تو چه کنم؟! باز نگاهی به کتیبه ای در آن طرف تر می اندازم که نوشته است: « أَنَّ الْمَشْیَ فِی حَاجَهِ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنِ اعْتِکَافِ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ بِصِیَامِهِمَا وَ مِنِ اعْتِکَافِ الدَّهْر» . تلاش برای تأمین نیاز مؤمن بهتر از روزه و اعتکاف دو ماه پیوسته در مسجد الحرام و بلکه بهتر از اعتکاف تمام عمر، است. انگار تمام معادلات ذهنی ام به هم ریخته است.
به راستی چه شباهتی میان تو و مومن و همچنین میان اعتکاف و رسیدگی به مومن هست؟ تاکنون به من نگفته بودی چرا می توانستم برای حل مشکل مومنی از اعتکاف خارج شوم. پس همانطور که جایگاه مومن از کعبه بالاتر است، رسیدگی به امور او از اعتکاف ارزشمندتر است. انگار هر مومن چون تو یک مسجد است که قرار است با رسیدگی به نیازهای او معتکف مسیر عبودیت شویم.
شاید امسال عرصه های جدیدی از اعتکاف به رویمان گشوده شده و ما خبر نداریم. دیروز کمک به مومنین زلزله زده و سیل زده و امروز کمک به سلامت مومنین. ویروس جدیدی به جان مومنین افتاده. حالا عرصه جدیدی برای اعتکاف گشوده شده. بعضی با نظافت محیط، توزیع اقلام بهداشتی، امیدبخشی به مبتلایان و دلداری به خانواده های آنها معتکف شده اند. بعضی با بی تفاوتی نسبت به سلامت مردم و عدم رعایت نکات بهداشتی از اعتکاف خارج شده اند. بعضی هم با احتکار اقلام بهداشتی، سوء مدیریت، شایعه پراکنی و تزریق ناامیدی به معتکفین هجوم آورده اند.
اما راستش را بخواهی من خانه نشین شده ام و نتوانستم در خط مقدم این جبهه و صفوف اولیه این مسجد معتکف شدم. زیرچشمی نگاهی به کتیبه مسجد در سمت خواهران می اندازم و جوابم سؤالم را می گیریم: « جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیَالِهِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنِ اعْتِکَافٍ فِی مَسْجِدِی ». نزد خداوند متعال، کمک کار و همراهی مرد در خانه در کنار خانواده اش، دوست داشتنی تر از اعتکاف در مسجد النبی(ص) است.
همیشه فکر می کردم تنها مسجد جای جمع کردن ثواب و اعتکاف است. انگار نوع رابطه ما با دیگر مومنین و بودنمان در خانه هم اعمال و مناسک دارد و بابت این اعمال و مناسک پاداش های فراوان وجود دارد. انگار تمام زمین مسجد است .
محمّدرضا آرام: پژوهشگر حلقه سیاست خانواده مرکز رشد
۱. مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام در: الأمالی (للطوسی)، ۱۴۰۴ق: ص: ۶۹۶
۲. روایت از امام صادق علیه السلام در: الخصال، ۱۳۶۲، ج۱: ۲۷
۳.روایت از امام کاظم علیه السلام در: المومن: ۴۷
۴. روایتی منقول از پیامبرصلّی الله علیه و آله و سلم در: مجموعه ورام، ج۲، ص: ۱۲۲
۵.پیامبر(ص): «جُعِلَتْ لِأُمَّتِیَ الْأَرْضُ مَسْجِدا»: الخصال، ۱۳۶۲، ج۱: ۲۰۱