۱۳۹۹/۵/۲
کتاب «انقلاب اسلامی ایران و روابط بینالملل؛ مشارکت در نظریه و عمل» تالیف و تدوین دکتر ابوذر گوهری مقدم عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی و امیرمحمد اسماعیلی توسط انتشارات لامبرت آلمان منتشر شد.
کتاب «انقلاب اسلامی ایران و روابط بینالملل؛ مشارکت در نظریه و عمل» در دو بخش اصلی به بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر نظریات روابط بینالملل میپردازد. این کتاب که مجموعه مقالاتی از اساتید و پژوهشگران دانشگاه امام صادق (ع) است، در راستای مرجعیت علمی دانشگاه و با هدف مطرح ساختن اندیشههای پژوهشگران ایرانی-اسلامی در عرصه بینالملل، تدوین شده است. این کتاب هم اکنون در سایتهای معتبر فروش کتب از جمله آمازون قابل دسترسی است.
وقوع انقلاب اسلامی ایران در عصر سکولار و در جزیره ثبات، بسیاری از مفاهیم کلیدی روابط بینالملل را با چالش جدی روبهرو کرد. انقلاب اسلامی در کشوری ظهور کرد که یکی از پایههای اصلی دکترین دو ستونه نیکسون بود. درواقع، این جنبش اجتماعی که گفتمان جدیدی را بر اساس ماهیت اسلامی نمایندگی میکرد، توانست راه سومی در میان دو اردوگاه کمونیسم و سرمایهداری باز کند. انقلاب اسلامی ایران بر لزوم بازنگری در مفاهیم بنیادین روابط بینالملل صحه گذاشت. درواقع، چالش اصلی نظریههای جریان اصلی در مواجهه با پدیدههای جدید، رویکرد ماتریالیستی این نظریات بود.
در این کتاب، انقلاب اسلامی ایران جنبشی معرفی میشود که توانسته با دو مؤلفه دینی و اجتماعی بودن، تأثیرات گستردهای را بر سیاست بینالملل داشته باشد. درواقع ظهور انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در غرب آسیا نشان داد که بسیاری از مفاهیم روابط بینالملل در تبیین تحولات جهانی ناتوان هستند. این اثر پژوهشی در نظر دارد تا با بازخوانی مفاهیم بنیادین سیاست، امکان ظهور نظریات غیر غربی را در حوزه علوم انسانی، بهویژه روابط بینالملل بیشازپیش فراهم کند؛ چراکه نظریههای جریان اصلی روابط بینالملل بهسختی توانستهاند پویاییها و تحولات جدید در عرصههای بینالمللی، بهویژه در غرب آسیا را توضیح دهند.
یکی دیگر از ابعاد انقلاب اسلامی ایران، جانبخشی به جنبشهای جهانی بهویژه در مرزهای اسلامی بوده است. این کتاب با تکیهبر این واقعیت که انقلاب اسلامی حرکتی احیاگر در ابعاد جهانی بوده، به بررسی برخی از جنبشهای سیاسی-اجتماعی منبعث از آن میپردازد. در این اثر، انقلاب اسلامی ایران بهعنوان پدیدهای توصیف میشود که در عصر سکولار و زمانی ظهور کرد که ملتهای مسلمان در حال تسلیم به این پندار خطرناک بودند که توسعه تنها از مسیر کنار گذاشتن ارزشهای اسلامی امکانپذیر است. یکی از دلایل خصومت دولتهای استکباری نیز همین ویژگی احیاگری انقلاب اسلامی بوده است؛ چراکه -چنانچه در فصلهای پایانی کتاب حاضر میبینیم- انقلاب اسلامی ایران بهزودی توانست موجهای جدیدی و قدرتمندی از بیداری را در میان بازیگران دولتی و غیردولتی جهان اسلام ایجاد کند و امت به رخوت کشانیده شده اسلامی را به سمت پویایی جدید اسلامی رهنمون شود. موضوعی که کشورهای حافظ وضع موجود را به دشمنی مداوم با جمهوری اسلامی ایران و ملتهای آزادیخواه مسلمان واداشته است.
بخش نخست کتاب حاضر تحت عنوان «انقلاب اسلامی و تحول در نظریات» در چهار فصل، تأثیر انقلاب اسلامی در طرح مفاهیم و نظریات جدید را در عرصه سیاست بینالملل دنبال میکند. فصل نخست این بخش را دکتر اصغر افتخاری تحت عنوان «دینی کردن سیاست در برابر سکولار کردن سیاست: جایگزینی اسلامی» به نگارش در آورده است. فصل بعدی «مقایسه مفاهیم کلیدی نظریه انتقادی و نظریه اسلامی روابط بینالمللی در مطالعه صلح بینالمللی» است که به قلم دکتر علیرضا کوهکن به رشته تحریر درآمده است. فصل سوم اثر دکتر محمد حسن خانی است که تحت عنوان «صلح در روابط بینالملل: دیدگاه اسلامی» نگارش شده است. فصل پایانی این بخش نیز «اصول فقه اسلامی سیاست خارجی در اندیشه امام خمینی (ره)» توسط دکتر محمد جواد هراتی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق علیه السلام و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان تدوین شده است.
بخش دوم کتاب در پنج فصل به بحث در خصوص «انقلاب اسلامی و جنبشهای اسلامی» میپردازد. فصل اول این بخش اثری مشترک از دکتر محمد صادق نصرت پناه و مسعود بخشی است که تحت عنوان «رویکرد ضد استکباری و حمایت از مستضعفان در جهان در اندیشه سیاست خارجی امام خمینی (ره) با تأکید بر معناشناسی سرکوب و استکبار در تفسیر المیزان» نوشته شده است. فصل بعدی «مقدمهای بر منطق سیاست خارجی ایران در حمایت از جنبشهای جهان» توسط دکتر مهدی جاودانی مقدم به نگارش درآمده و فصل سوم این بخش را که اثری مشترک از دکتر ابوذر گوهری مقدم و سید علی لطیفی است مبحثی تحت عنوان «آرمان امت در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)» تشکیل میدهد. فصل بعدی اثر امیر محمد اسماعیلی است که به «روندهای درونی جهان اسلام و احیای تمدن نوین اسلامی در جامعه بینالمللی پساوستفالیایی» میپردازد. فصل پایانی این بخش تحت عنوان «اربعین، آیینی اجتماعی در قالب تمدنی: ظرفیتهای تمدنی و نظام فرعی» توسط دکتر حسین محمدی سیرت به نگارش در آمده است.
ضمن آروزی موفقیت برای این عزیزان، از اهتمام این اساتید در ایجاد مرجعیت علمی برای دانشگاه امام صادق(ع) قدرانی به عمل میآید.