چرخه علم و عوامل مرجعیت ساز
فهم چرخه علمی، ساز و کار و ساختار علم را در اختیار قرار می دهد.
با فهم دقیق چرخه علم، می توانیم نسبت به عوامل مرجعیت ساز بصیرت پیدا کنیم.
هر تولید علمی نمی تواند مرجعیت ساز باشد؛ بلکه لازم است از ویژگی های خاصی برخوردار باشد.
اثبات این سخن با بررسی آمار تولید علم ایران ، امکان پذیر است.
بررسی آمار تولید علم ایران نشان می دهد که علوم انسانی ، سهم قابل توجهی را در تولید علم کشور دارا است؛ به گونه ای که بر اساس گزارشی تحت عنوانِ گزارش عملکرد تولید علم دانشگاه ها و موسسات پژوهشی دولتی کشور در بازه پانزده ساله(۱۳۹۳-۱۳۷۸) که توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) در سال ۱۳۹۵ چاپ شده است، تولیدات علمی گروه علوم اجتماعی و انسانی، در حدود ۲۰درصد ، یعنی یک پنجم از کل تولید علم ایران را به خود اختصاص داده است. فلذا بر این اساس می توان گفت که علوم اجتماعی و علوم انسانی در ایران، پُر تولید است.
اما هنگامی که نظرِ عالمان و دانش آموختگان علوم انسانی اجتماعی را جویا می شویم، صراحتا اذعان می کنند که علوم انسانی در ایران، کلا وارداتی بوده و جامعه علمی علوم انسانی صرفا مصرف کننده تولیدات علمی غرب است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که به صرف تولید گری نه تنها نمی توان مرجعیت علمی را بدست آورد بلکه چه بسا در مقام مصرف کننده نیز باقی بمانیم.
ابهام پر تولید بودن در عین مصرف گرایی را به دو حالت کلی، می توان برطرف نمود.
حالت اول این است که یکی از طرفین، زیر سوال رود؛ یعنی پُر تولید بودن انکار شده یا مصرف گرا بودن منحل بشود.
حالت دوم نیز این است که پذیرفته شود که به لحاظ منطقی، منافاتی بین پُر تولیدبودن و مصرف گرایی وجود ندارد.
حالت دوم، یعنی عدم وجود منافات بین پُر تولید بودن و مصرف گرا بودن، به دلایل زیر محتمل الوقوع است:
فرد یا جامعه از تولیدات خویش بهره نمی گیرد، زیرا موانع قانونی و هنجاری بر سر راه او وجود دارد.
تولیدات وی خام بوده و فرد یا جامعه، توانایی یا تمایل تبدیل آن ها را به کالای مصرفی ندارد.
بررسی ها نشان می دهد که در واقع همه ی پاسخ های فوق به جز مصرف گرا نبودن، درست هستند؛ بدین گونه که
اولاً سنجه های تولید علم، نوآوری را سنجیده و تولید علم واقعی را بدست نمی دهند.
ثانیا اینکه موانع قانونی موجود، فرایند بهره گیری از تولیدات بومی را با مشکل جدی مواجه نموده است.
ثالثا اینکه چرخه مصرف در جامعه علمی، تولیدی را مصرف می کند که از حالت خام، فاصله گرفته و فرایند فرآوری روی آن صورت گرفته باشد.
بدین ترتیب، حتی اگر جامعه علمی پرُ تولید باشد، تا زمانی که تولیدات خویش را فرآوری نکند و در قالب های آماده مصرف نهایی، در نیاورد، نخواهد توانست از معضل مصرف گرایی فاصله بگیرد.
دفعات مشاهده: 1106 بار |
دفعات چاپ: 214 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر