یادداشت انتقادی بر گزارش موسسه تونی بلر
« ترس اندیشی القایی از شکلگیری یکپارچگی در حاکمیت »
انتشار گزارشی با عنوان «نخبگان در حال رشد رئیسی: امام صادقیها، تکنوکراتهای تلقینشده ایران» توسط «موسسه تونی بلر برای تغییر جهانی» که البته توسط دو ایرانی فارسی زبان فعال این موسسه، تهیه و تولید شده است، نشان داد که اولا دولت آقای رئیسی نیز همچون سایر دولتهای قبلی، همواره در معرض رصد و پایش کشورهایی همچون انگلستان است و ثانیا دانشآموختگان دانشگاه امام صادق علیه السلام نیز به صورت ویژه و خاصتری زیر ذرهبین خصم قرار دارند. این در حالی است که تعداد آنها در قیاس با تعداد دانشآموختگان سایر دانشگاهها در دولتهای گذشته کمتر است. به عنوان مثال، حداقل دو بار در این گزارش به صراحت اذعان شده است که «کابینه حسن روحانی تعداد اعضای بیشتری با مدرک دکترا از دانشگاههای آمریکا نسبت به کابینه باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، داشته است». بنابراین بخش قابل توجهی از دانشآموختگان دولت روحانی، علم و فکر خود را از دانشگاههایی آمریکایی گرفته بودند.
در ادامه، به نقد و بررسی این گزارش میپردازیم:
گزارش از نظم طبقهبندی شده قابل توجهی برخوردار است که این امر در کنار استناد به شواهد و مستندات موجود، گیرایی و اثرگذاری آن را افزوده است. استناد فراوان به مطالب سایت دانشگاه، سایت مرکز رشد، مصاحبه مسئولان، معاونان، استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاه، نشریه دانشجویی حیات و... نشان از تلاش نویسندگان برای همراه کردن ادعاهای مطرح شده با مستندات موجود دارد. در عین حال، استناد به یادداشتها و مطالب باب میل نویسندگان و ذهنیتها و باورهای آنان در برابر پرداختن به منابع و مستندات تایید شده، این گزارش را بیش از هر چیز دیگری، به یک کنش ژورنالیستی، بدل کرده است.
با این وجود، این گزارش مکررا از واژگانی استفاده میکند که تعریف و تطبیق آنها با مصادیق معرفی شده، کاملا غرضورزانه و ژورنالیستی، صورت گرفته است. به عنوان مثال به کاربردن اصطلاح تندرو با تبادر منفی در ذهن مخاطب، در توصیف نهادهایی چون روحانیت، سپاه پاسداران، امام صادقیها و... بدون ارائه استدلالی روشن، از جمله این غرضورزی ها است. علاوه بر این، بسیاری از ادعاهای طرحشده در این گزارش، بدون اقامه شاهد، رها شده و مفروض انگاشته شدهاند. به عنوان مثال ادعای انتصابی بودن نمایندگان مجلس و رئیس جمهور در جهموری اسلامی و یا اتحاد بیت رهبری، سپاه و امام صادقیها در بدنه مدیریتی کشور در دولت رئیسی و صورتبندی یک اتحاد سهگانه تعیینکننده مناصب اجرایی، بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، ساخته تمنیات و تخیلات نویسندگان است.
نکته دیگر آنکه برخی از مستندات طرح شده – که نقش پشتیبان را برای ادعاهای مطروحه ایفا میکنند - نیز برخلاف واقعیت است.
نکاتی که در خصوص گزینش دانشگاه برای مخاطب به تصویر کشیده شده است، از این دست مستندات است. به عنوان مثال، نویسندگان بیان کردهاند: «دانشگاه امام صادق علیه السلام برای تضمین شکلگیری یک حباب ناب ایدئولوژیک برای مصونسازی دانشجویان از هرگونه دیدگاه یا ارزش غیراسلامی، دانشجویان را از ارتباط با ایرانیان غیرامام صادقی، منصرف میکند». این ادعا درحالی صورت میگیرد که دانشجویان این دانشگاه، همانند دانشجویان سایر دانشگاهها در رفت و آمد به بیرون دانشگاه، کاملا آزاد هستند و هیچگونه کنترل پیشینی، فرایندی و پسینی در این خصوص صورت نمیگیرد. به نظر میرسد طرح این ادعاهای بی اساس، نه تنها نتیجه توهماندیشی نویسندگان، بلکه ثمره القای شبهات و پروپاگاندای رسانهای شبکههای انگلیسی و آمریکایی باشد.
به هر روی، این گزارش، روایتی مطلوب خود و نهچندان واقعی از نحوه ارتباط دانشآموختگان دانشگاه امام صادق علیهالسلام با سپاه پاسداران، بیت رهبری و... ارائه میدهد که در آن، دانشآموختگان امام صادقی، نقشی برجسته در تعیین سرنوشت کشور ایفا میکنند. ادعایی که با الفاظی منفی و خلط ادعاهای صحیح و ناصحیح، به مخاطب، حس و نگرشی منفی القا میکند تا ضمن پذیرش نتیجه تحلیل این گزارش، به راهکار اشاره شده در انتهای آن، تن دهد و داوطلبانه آن را بپذیرد.
این گزارش در انتهای تحلیل خود، بیان میکند که چنانچه آمریکا دوباره به برجام بازگردد و بخشی از پولهای تحریمشده ایران را بازگرداند، بواسطه حاکمیت گفتمان تندرو امام صادقی بر دولت، این پولها به جای صرف شدن در حل مسائل اقتصادی، صرف ستیزهگریهای منطقهای نظام ایران خواهد شد. دوگانه ساختگی دیگری که نویسندگان در حال القای آن به مخاطب خود هستند: معیشت و ایدئولوژی.
مطابق این تحلیل، حضور ایران در منطقه و مقاومت در مقابل پیشرویهای داعش، اهداف ستیزهجویانه ایران را نشان میدهد که با توجه به اتحاد ایدئولوژیک تکنوکراتهای مذهبی (امام صادقیها) و سپاه پاسداران در برهه کنونی، منجر به مصرف بودجه کشور ایران در این امور میشود. حال آنکه، اولا این دو مفهوم در مقابل هم نیستند بلکه تحکیم قدرت منطقهای و نفوذناپذیری ایران، اقتصاد کشور را از جیرهبندی منابع، تخریب کارخانجات، اراضی کشاورزی، منازل مسکونی، تلف شدن نیروی کار متخصص و عمومی، مهاجرت نخبگان و... نجات میبخشد. ثانیا اتحاد بین عوامل دفاعی و عوامل اقتصادی ایران، شکاف سیاستگذاری قبلی که میدان را در مقابل دیپلماسی میدید، از بین میبَرد و این دو را با گفتمانی واحد و همافزا، در مسیر اعتلای ایران اسلامی عزیز قرار میدهد.
به نظر میرسد ترس از شکلگیری اتحاد گفتمانی موجود بین دو رکنی که این گزارش آنها را با عنوان تکنوکراتها و سپاه در ذهن مخاطب به تصویر میکشد و هراس از بهخطر افتادن منافع غرب در سایه این اتحاد، مهمترین نگرانی و دغدغه نویسندگان این گزارش بوده است که راه مقابله با آن را شناخت بهتر و بیشتر امام صادقیها و یافتن راهکارهای متناسب با آنها معرفی کردهاند.
دفعات مشاهده: 1658 بار |
دفعات چاپ: 140 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر