AR EN
دکتر محمد نعمتی
مشخصات
مهارت ها
فعالیت ها
آموزش
پژوهش
انتشارات
عضویت


 

معاون پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام و

عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام


مختصری از زندگی

دوران کودکی را در خانواده ‏ای معمولی از جنس متوسط مردم سپری کردم. شش برادر و دو خواهر. با توجه به شغل پدر بزرگوارم که معمار و در ساخت و ساز خانه بودند و وضعیت مسکن دوره‏ های رونق و رکود درست و حسابی داشت و دارد، دوره ‏های سختی اقتصادی را به خوبی به یاد دارم. از ابتدای دوره راهنمایی بود که برادرم آقا محسن دستم را در دست بسیج محله گذاشت. پایگاه شهید مدنی مشهد در مسجد امام صادق علیه السلام، مرحوم آیت الله سعیدی، جمعی از رزمنده‏ ها و بسیجیان مخلصی را در خود جای داده بود که به برکت اخلاصشان و حضور و پشتیبانی مرحوم آیت الله سعیدی به جمعی فعال و با نشاط تبدیل شده بود که میزبان حدود صد نفر از جوانان محله در برنامه‏ های فرهنگی خود بود. به غیر از مدرسه تا پایان دوره دبیرستان زندگی من در مسجد و پایگاه گذشت و با توجه به تعداد برادران نعمتی و مسولیت نعمتی شماره دو یعنی مجید آقا، البته طبقه پایین منزل ما به حسینیه نعمتی ‏ها معروف شده بود، حسینیه‏ ای که هم محل برگزاری جلسات قرآن و زیارت پایگاه بود و هم تالار مطالعه مسجد برای بچه ‏های پایگاه.
سال 1376 علی‏رغم وضعیت بسیار خوب تحصیلی در دانشگاه دولتی قبول نشدم و بلافاصله به سربازی رفتم. پاسگاه تهرانسر تهران. یازده ماهی را با همه سختی‏ هایش گذراندم و این خود بهانه خوبی شد تا بواسطه حضور در تهران و حضور نعمتی شماره سه یعنی آقا مهدی در دانشگاه امام صادق علیه‏ السلام من هم، نعمتی شماره چهار، با دانشگاه امام صادق علیه‏ السلام از نزدیک آشنا شوم و از فکر رشته‏ های مهندسی دور شوم و علی‏رغم کسب همان رتبه سال 1376 در کنکور 1377 از دانشگاه فردوسی و دانشگاه آزاد مشهد و رشته‏ های مهندسی منصرف شوم و به دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه‏ السلام وارد شوم.
دوره تحصیل دانشگاه با جمعی از دانشجویان نخبه و بسیار علاقه‏ مند و با انگیزه به علوم اسلامی و هم اتاقی بودن با نعمتی شماره پنج، علی آقا، بسیار خاطره انگیز و فراموش نشدنی هست. با توجه به حضور سه برادر در رشته اقتصاد و روابط عمومی خوبی که داشتیم با بسیاری از دانشجویان با سابقه دانشگاه آشنا شدم که این آشنایی‏ ها و مصاحبت ‏ها، خود سرمایه ‏ای ارزشمند برایم هست و خواهد بود. فضای علمی و معنوی دانشگاه و تنفس در فضایی که علمای بزرگی مانند مرحوم حضرت آیت الله مهدوی کنی و آیت الله باقری کنی در آن زندگی می‏ نمایند بدون شک مایه و بانی هر آنچه از رشد و تعالی دارم، هست و خواهد بود و تا ابد مدیون این توفیق الهی خواهم بود.
سال 1384 هر چند سالی به ظاهر با موفقیت در قبولی دکتری همه دانشگاه ‏هایی بود که در آزمون دکتری شان شرکت کرده بودم اما سال مهاجرت از خانه دومم یعنی محیط باصفای دانشگاه امام صادق ‏علیه‏ السلام به دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و محرومیت از حضور در جمع خانواده امام صادقی‏ ها بود. سال اول دوره دکتری را در کوی دانشگاه بودم همراه با خاطرات و تجربه ‏هایی جدید با دانشجویان بعضا با صفای کوی دانشگاه تهران. اما از سال 1385 که یکسال از عقد ازدواجم گذشته بود از کوی دانشگاه تهران و زندگی مجردی خداحافظی کردم. سال‏های 1385 و 86 را در کمیسیون اقتصاد مجمع تشخیص مصلحت نظام و در خدمت دکتر مجید قاسمی که مردی شریف و محترم بودند و هستند به عنوان کارشناس ارشد اقتصادی بودم. این حضور دو ساله در مجمع نیز تجربه ارزشمندی بود که با برخی زوایای سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی در کشور از نزدیک آشنا شدم.
 خوشبختانه مهاجرت و دوری از دانشگاه امام صادق علیه‏ السلام در آذرماه 1386 پایان یافت و با نظر لطف و بزرگواری ریاست دانشکده و معاون پژوهشی دانشکده آقایان دکتر زاهدی‏ وفا و دکتر پیغامی و با حکم مرحوم آیت الله مهدوی کنی(ره) به عنوان معاون پژوهشی و عضو هیأت علمی دانشکده، مجدد به دانشگاه امام صادق علیه ‏السلام و دانشکده اقتصاد برگشتم. برگشتی که تا هم اکنون به توفیق الهی به طور تمام وقت ماندگار بوده است و امید که این حضور بتواند در تحقق بخشی از آرمان‏های مقدس این نهاد الهی مؤثر باشد.