دانشگاه اسلامی
امام خمینی رحمه الله علیه:
اگر دانشگاه واقعا اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات، تهذیب و تعهد نیز باشد، میتواند کشور را نجات بدهد.
(سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان، ۲۷ آذر ۱۳۵۹ )
دانشگاه اسلامی، ضرورتی برگرفته از جهان بینی دینی
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هر جامعه، معرّف بالاترین سطح از تفکر و علم آن جامعه محسوب میشوند و اصول جهانبینی و نظام اعتقادی و ارزشی جامعه را در خود متجلی میسازند و با تربیت متفکران و دانشمندان و مدیران آینده در جهت بخشیدن به حرکتهای گوناگون فکری، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی جامعه مؤثر واقع میشوند. از اینجا میتوان گفت که دانشگاههای مختلف جهان، علاوه بر اشتراکاتی که به اعتبار دانشگاه بودن، با یکدیگر دارند، به اعتبار تعلق به جوامعی با بینشها و ارزشهای مختلف، واجد خصوصیاتی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز میسازد.
جامعه ایرانی که در انقلاب اسلامی با رویکرد الهی، جهانبینی اسلامی را مبنای شئون گوناگون زندگی خود قرار داد، خواهان آن است که آموزش عالیِ متناسب با مبانی و ارزشهای اسلامی داشته باشد تا با تربیت متفکران و مدیران بر وفق آن مبانی و معیارها، به ترویج و تعمیم آنها در جامعه اسلامی مبادرت ورزد.
احیای هویت تمدنی و پیشرفت جمهوری اسلامی، مستلزم رشد متوازن و همه جانبه ابعاد علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور است که در مسیر تعالی آن، آموزش عالی کشور نقش پیشران و موتور محرکه را برعهده خواهد داشت (سند اسلامی شدن دانشگاه ها، ص ۷).
تعریف دانشگاه اسلامی
دانشگاه اسلامی در نگاه برخی از افراد، به معنای ساخت مسجد و نمازخانه و برگزاری مراسم ها و اجتماعات مذهبی در دانشگاه بوده که میتواند زمینه پرورش گرایشهای فطری و حق طلبانه اهل علم را فراهم نموده و از این رهگذر، حس تعهد به ارزشهای اسلامی را در آنها زنده نگه دارد. اگرچه این تلقی را نمیتوان کاملا بی ارتباط با دانشگاه اسلامی دانست؛ اما باید اذعان کرد که تعریف ایده دانشگاه اسلامی به تلقی مذکور، تقلیل و محدود سازی آن است. دانشگاه اسلامی به معنای حقیقی کلمه، بیش از آنکه در نمادها و مصنوعات اسلامی، جستجو شود، در لایه بینشها و نگرش های بازیگران دانشگاهی اعم از مدیران و کارشناسان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان، خود را نشان می دهد. دانشگاهی که در آن خردورزی، علم و تجربهنگاری در ستیز با ایمان و دین، دانسته و تلقی شده و تعلیم و تعلم بر اساس این انگاره، صورت پذیرد، حتی اگر مساجد و مراسمهای مذهبی فراوانی نیز در خود داشته باشد، نمیتواند مصداق دانشگاه اسلامی باشد. بلکه دانشگاهی را میتوان اسلامی دانست که علم و ایمان، دو بال پرواز به سوی اکتشافات هستی در موضوعات مختلف، درنظر گرفته شده و در یک همافزایی مثبت، مجهولات بشری را به معلوماتی نورانی و نافع، بدل سازند.
بر اساس این انگاره، سند چشم انداز دانشگاه امام صادق علیه السلام، دانشگاه اسلامی را به شرح زیر تعریف نموده است:
دانشگاه اسلامی: نهادی است در راستای تولید و تحول دانش و تربیت نخبگان علمی و با ایمان بر اساس معارف اسلام و تعالیم اهل بیت علیهم السلام در علوم و فنون مورد نیاز.
اصول و مبانی
۱) حاکمیت اصول اعتقادی، احکام و اخلاق اسلامی در تمامی ابعاد دانشگاه
نهادینه سازی اصول، معارف، شریعت و اخلاق اسلامی و توجه به فرهنگ امامت، ولایت و انتظار در تمامی ابعاد دانشگاه اسلامی
۲) خردورزی و عقلانیت
تقویت عقلانیت، خردورزی و خلاقیت در میان دانشگاهیان در پرتو تعالیم اسلامی و توجه به همسویی مفاهیم وحیانی، عقلانی و تجربی
۳) قدسی بودن علم و محیط های علمی
توجه به قداست علم و فضای آموزش عالی و تلقی عبادت از تعلیم و تعلم و تکریم عالم و متعلم
۴) تقدم تزکیه بر تعلیم
اولویت دادن به تربیت و تهذیب روحی و تعالی معنوی سرمایه انسانی دانشگاه و محوریت داشتن تزکیه در محتوای آموزشی و پژوهشی و تنظیم ساختارهای دانشگاه
۵) تعهد به آرمان های انقلاب اسلامی
برخورداری از بینش و بصیرت دینی و سیاسی و ایفای نقش در عرصه های مختلف و حضور فعال در صحنه و تقویت دلبستگی به نظام و وفاداری به ارزشها و صبر و پایداری درجهت تحقق آرمان های انقلاب اسلامی
۶) جهاد علمی و ارتقای اعتماد به نفس ملی و تولید علم نافع و توسعه نهضت نرمافزاری
ارتقاء خودباوری علمی و رهایی از وابستگی علمی، تولید و توسعه علم نافع، کارامد و بومی در جهت تأمین آرمانهای نظام به منظور پیشرفت و خودکفایی علمی- فناوری و ترویج آزاداندیشی و تضارب آراء در میان دانشگاهیان
۷) تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی و اهتمام بر وحدت ملی
مقدم داشتن منافع نظام بر منافع شخصی و گروهی و ایفای نقش مؤثر دانشگاه در حفظ مصالح نظام و تأمین منافع عمومی و وحدت ملی و در خدمت جامعه بودن دانشگاهها
۸) تمدنسازی دانشگاهها
تولید دانش و فرهنگ تمدنی با رویکرد اسلامی و آیندهپژوهانه و تأثیرگذار و الگو برای دانشگاههای جهان و احراز مرجعیت علمی
۹) وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت در هدف و تعامل و همکاری همه جانبه؛ علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و هنری حوزه و دانشگاه
۱۰) عدالت محوری در تمامی شئون دانشگاه
توزیع و بهرهمندی عادلانه از امکانات آموزش عالی در نظامات چهارگانه با تأکید بر عدالت آموزشی
۱۱) تعادل و هماهنگی در نظامات چهارگانه دانشگاه
ایجاد توازن هدفمند و یکپارچگی در نظامهای چهارگانه دانشگاه؛ فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فناوری و مدیریتی
۱۲) ارتقاء جایگاه هدایتگر خانواده در تعالی بخشی علمی و فرهنگی دانشجویان
تقویت بنیان خانواده و گزینش بومی با تأکید بر مسئولیت پایانناپذیر خانواده در امر تعلیم و تربیت با احترام به هویت دانشجو
۱۳) اعتلای فرهنگی فضای عمومی دانشگاه
انضباط بخشی و اعتلای فرهنگی- تربیتی فضای عمومی دانشگاهها و رعایت شئونات محیط علمی و تعظیم شعائر در دانشگاهها براساس فرهنگ اسلامی
۱۴) اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزشعالی و آموزش عمومی
ایجاد پیوستگی در سیاستگذاری و برنامهریزی میان دو دوره آموزش عمومی و آموزش عالی بهمنظور تداوم فرآیند فعالیتهای تعلیم و تربیت (سند اسلامی شدن دانشگاه ها، ص ۱۳)
دفعات مشاهده: 86 بار |
دفعات چاپ: 6 بار | دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر