نام پدر: احمد
شماره شناسنامه: ۱۶۶
صادره: فردوس
محل تولد: فردوس
تاریخ تولد: ۱۳۴۴
سال ورود به دانشگاه: ۱۳۶۲
رشته تحصیلی : معارف اسلامی وتبلیغ
تاریخ و محل شهادت: ۲۴/۱۰/۱۳۶۵ جزیره بوارین
عملیات : کربلای ۵
در ۲۹ شهریور ۱۳۴۴ در انبوه زمزمههای دعا و نیایش و در لطافت صداقت وراستی و سادگی پدر و مادر، در شهر فردوس، مولودی برای اسلام خواهی، ایثار و علم جویی به دنیا آمد. نام او را محمد گذاشتند. کنجکاوی و ذکاوت محمد از نخستین سالهای زندگیاش او را ساعتها فارغ از اطرافش به خود مشغول میداشت. مشاهده پدر بر سجاده پهن شده درمسجد و توسل مادر به خاندان عصمت u او را به رموزی از هستی و آفرینش آشنا میساخت و برای رشد و اعتلای شخصیت آیندهاش آماده میکرد. هر لحظه از تکوین شخصیت او آبستن کندو کاو عظیم و مقدسی بود. او با توجه به نبوغ و استعداد فوق العادهاش از آغازین روزهای تلاش تحصیلی همیشه از ناحیه معلمان و دبیران در سالهای دبستان، راهنمایی و دبیرستان مورد نظر بود. محمد از وقار و سنگینی زیادی برخوردار بود و تا لازم نمیشد لب به سخن نمیگشود. او در مطالب و یافتههای خود آن قدر عمیق بود که دوستان و برخی از خویشان، مسایل علمی را با وی مطرح میکردند. هوش سرشار، پشتکار در فراگیری علوم گوناگون و بویژه علوم عربی و قرآنی او را از دیگر همسالانش متمایز میساخت. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در سال ۱۳۵۷ به پایان رسانید و در همین سالها با مطالعه کتابهای گوناگون و بالاتر از گروه سنی خود، مفاهیم مبارزه، جهاد و ارزشهای اسلامی را درک کرد و به همین جهت در گروههای نوجوانان مدارس در تظاهرات دانش آموزی به صورت فعال شرکت داشت، تا اینکه وارد دبیرستان شد و همزمان با تحصیل دروس خود به نحو مطلوب، دروس حوزه و از جمله زبان عربی را نیز با یک برنامه منظم فرا گرفت. در کلیه کتابهای درسی خود تعمق میکرد; اما زبان عربی را برای فراگیری و تسلط بیشتر بر قرآن کریم بیشتر پیگیری میکرد. سالهای دبیرستان محمد، اوج حرکتهای مختلف سیاسی بود که به رغم باغ سبزهای فراوان، او هیچ گاه فریب کج اندیشیها را نخورد و به اعتبار عمق یافتههای خویش در بستر ارزشهای اسلامی همچنان ثابت در حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی کوشش کرد. سال ۱۳۶۲ با پایان تحصیلات متوسطه، سرنوشت او به گونهای دیگر باید رقم میخورد. او که در رشته «داندنپزشکی دانشگاه مشهد» و همچنین در آزمون ورودی «دانشگاه امام صادق u» موفقیت لازم را کسب کرده بود، در انتخاب میان این دو «دانشگاه امام صادقu» را برای تحصیل برگزید. در دانشگاه امام صادق u نیز ممتاز بود. خودش میگفت من اخبار ایران را به زبان عربی گوش میکنم و در دانشگاه سعی میکنیم به زبان عربی سخن بگوییم. به زبان انگلیسی نیز تسلط لازم را داشت. در معارف اسلامی و مسایل سیاسی تبحر داشت. او در دانشگاه با آگاهی از نیاز جمهوری اسلامی به انسانهای متفکر، عمیق دانشمند و ایثارگر تمامی توان خویش را مایه گذاشت. او اسوه یک دانشجوی معتقد به وحدت حوزه و دانشگاه بود. در جریان جنگ تحمیلی بر حسب احساس وظیفه شرعی و لبیک به ندای امام امت قدس سره و نیاز جمهوری اسلامی، چند بار در ایام تحصیل به جبهههای نبرد حق علیه باطل، اعزام و برای خود از میدان جهاد ومبارزه با دشمن خدا کسب فیض کرد. او که در این شرایط و در سالهای سرنوشت ساز زندگیاش با توجه به آگاهی کامل از فرهنگ شهادت و ایثار، داوطلبانه به جمع برادران همرم خود در واحد اطلاعات و عملیات پیوسته بود، به لحاظ تسلط به زبان عربی توانست دین خود را در مدت ماموریت نسبت به جنگ اداء کند.
محمد در تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ در مصاف با کفار بعثی و در آغازین لحظات «عملیات کربلای ۵» در «جزیره بوارین» در شرق بصره و محور شلمچه، به آنچه آموخته بود، عمل کرد وبه لقای معشوق شتافت. براستی دنیا مزرعه آخرت است که ریشه محمد در دنیا شکل گرفت و شکفتن گل او در آخرت، یا بهتر بگوییم در بهشت و در انبوه نعمات الهی و نفوس قدسی پیامبران و امامان و اولیای الهی خواهد بود.
نام: محمد رضایی زال، فرزند: احمد، شماره شناسنامه: ۱۶۶، صادره از : فردوس، متولد ۱۳۴۴
بسم الله الرحمن الرحیم والحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اجل هر کس و زمان فرا خواندن خدا، بنده خود را به نزد خویش، به دست خداست و بر ما بندگان است که در هر حال خود را آماده برای این رحلت عظیم و حتمی بنماییم با توجه به این، چند کلمه را به عنوان وصیت عرض میکنم.
خداوند منان ما را از نعمت اسلام و مسلمان بودن برخوردار ساخته است و با عنایت بیشتر حضرت حق پرتوهایی از نور ابدی و جهانگیر ولایت ومحبت اهل بیت(علیهالسلام) و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله)را به ما عرضه داشته است.
خود را شیعه امیر مؤمنان حضرت علی(علیهالسلام) میدانیم و به ولایت و امامت مولا و امام زمان خود، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایمان داریم.
به شما، پدر و مادر، برادر و خواهر، دوست و فامیل وصیت میکنم که:
اسلام عزیز که سبب عزت و بزرگی و عظمت ماست و با عمل به دستورها و احکام نورانی آن به سعادت کونین دست مییابیم را نیک حکایت کنیم و دستورات خداوند متعال را بخوبی گردن نهیم و حق اسلام را در حد امکان ادا نماییم، چرا که هر چه داریم از برکت اسلام و قرآن است. قرآن را زنده در بین خودمان حفظ کنیم تا به هنگام قیامت از مهجور بودنش در پیشگاه خداوند متعال شکایت نکند و سعادت و فلاح و رستگاری ما در گرو عمل به قرآن است. پس باید بکوشیم قرآن را بفهمیم و بعد به آن عمل کنیم تا مؤدی حق و حقوق آن باشیم. همواره درزیر لوای مقدس ولایت باشیم و هیچ گاه خود را از امامت جدا نسازیم و همواره به امامان و معصومین(علیهالسلام) متوسل باشیم و از آنان طلب گشایش در کربات و سختیها بنماییم و به خصوص همواره متوسل به مولایمان حضرت حجه بن الحسن(علیهالسلام) باشیم. همواره از خدا بخواهیم که ما را در دنیا و آخرت مصاحب اهل بیت علیهم السلام قرار دهد و بین ما جدایی نیفکند. بر اوامر الهی و واجبات و تکالیف خود از قبیل نماز و روزه و امر به معروف و نهی از منکر مواظبت کنیم و همیشه در راه اصلاح خود و آراستن خویشتن به اخلاق حسنه و زایل کردن بدیهای اخلاق از روح خود باشیم و همواره این معنی را متذکر باشیم که این جهان محل عبور است و باید از این جهان، توشه برای آخرت برداریم و نکند که عمر گرانمایه را به غفلت سپری کنیم که در «یوم احسره» و «یوم التغابن» آه و افسوسمان به آسمان بلند باشد. پس اکنون که فرصت هست، خود را مهیای سفر عظیم به سوی آن جهان بکنیم که بعد از مرگ فرصت از کف میرود.
در این زمان نیز از نهضت بزرگ اسلامی و الهی حمایت کنیم و خود را در متن آن قرار دهیم، نهضتی که به خواست خدا مقدمه ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) است. از ولایت فقیه و رهبری امام امت، امام خمینی عزیز حمایت و پشتیبانی کنیم و فرمانهای آن قائد عظیم الشان را بخوبی گردن نهیم و لحظهای از حمایت انقلاب و رهبری غافل نمانیم.
از دیگر علما و مراجع و فقها که در انقلاب نقش مؤثر داشته و دارند، حمایت کنیم و همواره در راه تحقق اسلام فقاهتی بکوشیم و از پیروان و رهروان فقه سنتی و اجتهاد سنتی باشیم و نکند در گرداب هولناک فتنهها غرق شویم که برای احتراز از این مهلکهها باید به عروه الوثقی الهی که همان ولایت و امامت است، چنگ زنیم و همواره یکدیگر را به تقوا و صبردر راه خدا توصیه کنیم.
و اکنون چند مطلب به عنوان وصیت عرض میکنم:
۱- از پدر و مادر گرامی و مهربان که یک عمر برای بزرگ کردن و پرورش من زحمت کشیدند، کمال تشکر را دارم. با زحمات شب و روز آنها و با تربیت اسلامی که درباره ما استفاده کردند ما به اینجا رسیدهایم. این زبان الکن قادر نیست برای عظمت و بزرگی زحمتی که آنها کشیدهاند، مراتب سپاس و تشکر ما را بیان کند.
در هر صورت خود را کاملاً مدیون آنها میدانم و میخواهم که اگر از ما خطا و اشتباهی سرزده و تندی و خشونتی مشاهده کردهاند، به محبت پدر و مادری خودشان ببخشید و با دیده عفو به آن نگرند و قلباً از ما راضی باشند. زیرا آن وقت خدا از ما راضی خواهد بود که از رضایت پدر و مادر برخوردار باشیم.پس ضمن قدردانی از زحمات آنها و طلب عفو از غفلتها و جهالتها میخواهم همیشه ما را مورد لطف و عنایت خود قرار دهند و از خدا غفران و آمرزش را برای ما مسالت کنند که دعای والدین در حق فرزند خیلی به اجابت نزدیک است.
۲- از برادر و خواهران خود میخواهم که اگر در مدتی که با هم بودیم، از ما بدی دیدند به بزرگی خود ببخشند، تا قلبهایمان به هم نزدیکتر گردد و محبتمان افزونتر. ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید و همواره از خدا طلب رحمت و مغفرت بنماییم و همچنین از دوستان و آشنایان و پسرخالههای عزیز میخواهم که اگر از ما سوء عملی و سوءتفاهمی دیدهاند، ما را مورد عفو قرار دهند و همواره این آیه را متذکر باشیم:
«ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین امنوا، ربنا انک رءوف رحیم» (الحشر / ۱۰)
در خاتمه از همگی شما حلالیت میطلبم، تا با قلبی پاک و مطمئن و مؤمن به قرآن و اسلام و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام به سوی خدا هجرت کنیم و ان شاءالله خدا ما روسیاهان را در جوار رحمت خویش، مصاحب اهل بیت و نبی علیهم السلام قرار دهد. ان شاءالله.
تاریخ: صبح جمعه یکم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۴ ه. ق. مطابق با یازدهم خرداد ۱۳۶۳ – تهران
محمد رضایی زال
بسم الله الرحمن الرحیم
«وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین، سیما ولی العصر اروحنا له الفداء»
ضمیمه وصیتنامه محمد رضایی زال، فرزند احمد، متولد ۱۳۴۴
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم: ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ﺃن امنوا بربکم فامنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک ولاتخزنا یوم القیامه انک لا تخلف المیعاد» (آل عمران / ۹۳ و ۱۹۴)
اکنون که به یاری خدا و الطاف او و عنایات حضرت ولی عصر ارواحناله الفداء عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل هستم، خواستم چند کلمهای بنویسم و مطالبی را حضور دوستان و آشنایان عرضه دارم. پدر و مادر عزیز، برادر و خواهر گرامی، دوستان و آشنایان محترم، همه باید این معنا را نیک توجه کنیم که این دین مبین اسلام است که ما را از ظلمت و جهل نفسانی نجات بخشید و ما را به طریق مستقیم و مسیر حق هدایت کرد تا به خواست او از ظلمات رهایی یافته و از انوار تابناک الهی و ولایت بهرهمند گردیدیم.
پس باید اسلام عزیز را بخوبی حمایت کنیم. دستورات و فرامینی را که برای رشد و تکامل ماست، اطاعت کنیم و در خط شریعت محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) حرکت کنیم. باید به مقام ولایت و امامت امامان بزرگوارمان علیهم السلام بیشتر معرفت پیدا کنیم و همیشه از خدا توفیق سیر در صراط ولایت و امامت که همان صراط مستقیم الهی و طریق نعمت داده شدگان است، ﻣﺴﺄلت نماییم و خود را تابع اینها قرار دهیم; چرا که «کلامکم نور و امرکم رشد و وصیتکم التقوی»
از طرفی از اینکه خداوند بر ما منت گذاشته و در کشور ولایت زندگی میکنیم، شکرگزار باشیم و از فرصتهایی که در کفمان است احسن استفاده را بکنیم. بخصوص ما که توفیق فرا گرفتن و تحصیل علوم اهل بیت علیهم السلام را یافتهایم باید در کار ارزشمند خویش جهد و کوشش لازم مبذول داریم. درس بخوانیم و به آنچه میگوییم عمل کنیم و در راه کسب فضایل اخلاقی و مکارم نفسانی کوشا باشیم و در راه تهذیب نفس قدم برداریم، تا بتوانیم با خودی ساخته و صلاح نفس و سلاح علم به جامعه اسلامی و دین و مکتب متعالی اسلام خدمت کنیم.
باید این را در یاد داشته باشیم که هزاران شهید با نثار خون خود این محیط را برای ما مهیا کردهاند تا به اسلام خدمت نموده و حافظ ارزشهای اسلامی وقرآنی باشیم. پس باید به نیکی از خون شهیدان پاسداری و وجود ناچیز خود را در راه اعتلای این حق وقف کنیم و در این راه همواره از اخلاص کامل برخوردار باشیم; زیرا جزا او کسی سزای عمل و عبادت نیست و بر این باور باشیم که اگر با اخلاص در راه خدا تلاش و مجاهده کنیم، از امدادهای او بهره خواهیم برد. «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» العنکبوت / ۶۹) و در آخرت اجرشان محفوظ وسعیشان مشکور خواهد بود. «ان هذا کان لکم جزاءاً و کان سعیکم مشکوراً» (الانسان / ۲۲)
پس برادران گرامی، سعی کنیم; اولاٌ دنباله رو فرمانهای رهبری ولایت فقیه باشیم و ثانیاٌ با دقت و پشتکار درس بخوانیم و علوم اسلامی را فرا گیریم تا افرادی با سواد ومفید برای اسلام باشیم، بخصوص به شما توصیه میکنم در راه حفظ قرآن و درک مفاهیم آن تلاش کنید تا به خواست خدا و عنایت او از حافظان قرآن و حاملان آن باشیم.
به برادر عزیزم، جواد آقا و خواهران گرامی خود نیز توصیه میکنم در راه کسب معارف اسلامی و حفظ قرآن کوشش لازم به عمل آورند و از فرصتهای به خوبی استفاده کنند و کمتر وقت عزیز خود را به کارهای کم فایده مشغول کنند و سعی کنند از هر لحظهای برای ساختن خود و جامعه بهره گیرند.
دیگر اینکه به جماعات اسلامی اهمیت لازم بدهیم; بخصوص در نمازهای جمعه و جماعات یومیه حاضر شویم و در مورد مستحبات ومکروهات دقیق باشیم; علاوه بر انجام دادن دقیق واجبات و ترک محرمات.
از همه مهمتر اینکه در همه حال خدا را در نظر داشته باشیم که او سمیع و بصیر است و همه اعمال ما در محضر اوست. پس سعی کنیم اعمالمان به گونهای باشد که مقبول درگاهش واقع شده و از او حسن عاقبت مسالت کنیم.
در اینجا از کلیه برادران و دوستان گرامی که مدتی را با هم بودهایم عاجزانه درخواست میکنم از سوء رفتار یا لغزش وخطایی که از من سرزده است یا سبب مزاحمتی برایشان شدهام، بگذرند ومرا مورد عفو و بخشش قرار دهند و حلال کنند. تا به خواست خدا با روحی پاک و سبکبال به لقای پروردگار خویش نایل شوم. در خاتمه به درگاه توای خداوند کریم عرض میکنم:
پروردگارا که به من نعمت حیات ارزانی داشتی و ما را برای تقرب به سوی خودت آفریدی و در این راه بی شمار نعم خویش را به من عنایت فرمودی و مرا در کشور ولایت و امامت و سرزمین اهل بیت علیهم السلام ﻣﺄوا دادی و مرا از نعمت اسلام و تشیع و ولایت محمد و آلش (صلوات الله علیهم اجمعین) برخوردار گرداندی و به ماتوفیق کسب معارف دین مبین اسلام عطا نمودی و در این راه مسیر را برای ما آماده نمودی. ای خدای بزرگ که این همه نعمت به ما ارزانی داشتی و ما را مورد لطف وعنایت خویش ق راردادی، ولی ما حق این همه نعمت را ارج نگذاشتیم و قلب صاف خود را به معاصی و گناهان تیره کردیم، ولی تو باز هم لطف کردی و نعمت خود را به ماروانه ساختی. ای کریم، ای رحیم به پیشگاه تو، توبه و استغفار میکنم و از تو طلب عفو و مغفرت مینمایم، تا همچون گذشته ما را مشمول رحمت واسعه خویش قرار دهی و گناهان ما را ببخشی و ما را پاک و بی آلایش به جوار رحمت خویش فراخوانی و نفس ناچیز ما را قبول درگاه خود ساخته، از نفوس مطمئنه قرار دهی که آنان به سوی تو باز میگردند و در جنب و رضوان تو ماوا دارند.
ما را ببخش به حق اولیائت و در جوار رحمت خویش مصاحب محمد و آل محمد (صلواتک علیهم اجمعین) قرار ده وما را با ایشان محشور بگردان و در زمره آنان قرار ده «یامن یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر».
خداوندا توفیق عنایت کن که همواره به ذکر تو و یاد تو قلبمان معمور و روشن باشد. خداوندا ما را عبد و بنده خویش قرار ده و به رحمت خود از زمره عباد صالحت قرار ده.
«یا رب، یا رب یا رب قوعلی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمه جوانحی وهب لی الجد فی خشیتک والدوام فی الاتصال بخدمتک حتی اسرح الیک فی میادین السابقین و اسرع الیک فی البارزین و اشتاق الی قربک فی المشتاقین وادنومنک دنوا المخلصین و اخافک مخافه الموقنین و اجتمع فی جوارک مع المؤمنین»
خداوندا دین خود را عزت ونصرت عطا بفرما و به همه امتها غالب و چیره گردان و وعده حتمی خویش را محقق بفرما و در فرج مولایمان صاحب الزمان (سلام الله علیه) تعجیل بفرما.
خدایا ما را ببخش و بیامرز و در جوار رحمت خود جای ده.
خدا یا مرگ ما را شهادت در راه خود قرار دهد.
خدا یا به رهبر عزیزمان طول عمر همراه با سلامت و عزت عطا بفرما.
« ربنا لا تؤاخذنا ان نسینا او ﺃخطانا، ربنا و لاتحمل علینا اصراً کما حملته علی الذین من قبلنا، ربنا و لاتحملنا مالاطاقه لنا به واعف عنا واغفرلنا و ارحمنا انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین »
این اواخر خیلی با قرآن و حفظ قرآن محشور شده بود و ظاهراَ بیش از ۱۵ - ۱۰ جزء فقط کرده بود. هر وقت نگاهش میکردیم، میدیدیم که با قرآن محشور است. شبها تا نیمه شب زیر درختها و زیر نور چراغ راه میرفت و همیشه از آن اصحاب ثابت دعاهای ما بود دعای ندبه و کمیل ... درسش نیز بسیار خوب بودو خیلی محجوب و بسیار خلیق بود
امر به معروف و نهی ازمنکر را مورد توجه قرار میداد و یک بار به خود من گفت: نماز جمعه نمیآیی؟! گفتم: نه. گفت مگر کار لازمتری داری؟ فکر کردم و گفتم: نه! گفت: پس چرا، مگر به اهمیت نماز جمعه توجه نداری؟ ! من این از را باب تذکر به تو میگویم که (وذکر فان الذکری تنفع المومنین) (الذاریات / ۵۵) اینجانب اگر چه خود را لایق اوصاف مومنان نمییابم ولی احساس میکنم همین گفت و گوی ساده او باعث شد از آن به بعد بدون عذر و بدون داشتن کارمهم دیگر به نماز جمعه بی توجهی نکنم و این افتخار را از برکات امر به معروف این بزرگوار میدانم
۳- آقای محمد زاده
آنچه از او به یاد میآورم ایمان، اخلاص، محبت، صفا، تیز هوشی و خوش بینی خاصی بود که در کمتر کسی میتوان یافت. از همان ابتدای برخورد صمیمیت خاصی در او مشاهده کردم برق عجیبی که در چشمان او بود دیدگان را خیره میکرد. بعدها متوجه شدم که آن برق گیرا نتیجه شب زندهداری ها و عبادات مخلصانه اوست. چه بسیار نیمه شبهایی که با صوت ملکوتی و آوای قرآن او از خواب برخاستم و از حال عجیب او اشک برگونه ساییدم. آری او الگوی عبادت و خودسازی و روزه داری و صفا و کمال بود و این در حالی بود که از نظر سن ظاهری کوچکتر ازما مینمود. در زمینه مطالعات درسی نیز از ذکاوت ویژهای بهره داشت که گاه اعجاب آور بود. توانایی او در حفظ آیات و مداومتش بر این کار مقدس را هیچ گاه فراموش نمیکنم. او همچنین در اتخاذ مواضع سیاسی و پیروی از خط رهبری انسانی هوشمند و متعهد بود و نسبت به مقدسات دینی و ملی تعصب مقبولی داشت.
|