از همان اوایل، انشانویس خوبی بوده و انشاهایش، محبوب بچههای کلاس بوده است. اهل شعر هم بوده. اما گویی نوشتن برای او جذابیت بیشتری دارد و او را بیشتر غرق در لذت میکند. دختر نوجوان اهل ادب و نگارش، در دبیرستان، رشته ریاضی فیزیک را انتخاب میکند! و اتفاقا جزو بچههای درسخوان و زرنگ میشود. در رشته فیزیک اتمی دانشگاه صنعتی شریف قبول میشود و در مراکز اپتیک جهاد دانشگاهی صنعتی شریف، مشغول به کار میشود. اما دغدغههایی درون او هست که نمیگذارد مریم برادران، تمامِ وقت خود را صرف کارهای تخصصی کند. دغدغههایی از جنس فرهنگ که فعلا در حد جرقههایی در ضمیر او، سر و صداهای مختصری به پا کرده است.
مریم برادران در دوره کارشناسی یک اردوی متمایز را تجربه میکند. اما فراتر از یک تجربه متمایز، مسیر آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد. اردوی راهیان نور جنوب، عشقی در درون او به وجود میآورد که همچون آتشی فروزان، ضمیر او را داغ از دغدغه و شوق میکند. آتشی که دیگر خاموششدنی نیست. در انجمن اسلامی دانشگاه شریف مسئول واحد شهدا میشود و هر چه بیشتر در این عرصه فعالیت میکند، بیشتر شیفته شهدا و مرام آنها میشود.
اکنون همه چیز آماده است برای اینکه برادران را شعلهورتر و زندهتر کند. با یک تلفن ساده، جرقههای دغدغههای فرهنگی، در درون او شعلهور میشود. همان تلفنی که پیشنهاد کار فرهنگی در مجموعه روایت فتح را به وی میدهد. روایت فتح برای او، نقش سکوی پرواز را ایفا میکند. کارش را با آوینی شروع میکند. فیلمهای این مستندنگار متفکر شهید را میبیند و گوش میکند تا از آنها خاطرات را استخراج کند و نتایج کارش را به مسئول خود در روایت فتح برای ارزیابی، عرضه کند. ارزیابیها از او منفی نیست و گویا برآورد آنها این است که برادران، آتیه خوبی میتواند داشته باشد. برادران، کار حرفهای روایتگری را از همینجا آغاز میکند.
اولین کار او با انتشار نوشتهای درباره شهید «بهنام محمدی»، رقم میخورد. با انتشار این کار، بالاخره بعد از طی مراحلی سخت، هیجان و ذوقی در او به وجود میآید. آنچه او را مجذوب خود میکند، آدمهای جنگ هستند. آدمهایی که کلیشهای نشدهاند و نمیشود از کنار آنها به راحتی عبور کرد. او آنها را میبیند، میشنود و گاهی با زندگی آنها، زندگی میکند تا بتوان آنها را روایت کند.
مریم برادران میشود روایتگر آدمهای جنگ و آدمهایی که در جنگ نبودهاند اما زندگی آنها دور از کلیشههای معمول و همراه با ایثار بوده است. کتابهای زیادی را چاپ میکند تا دیگران را از لذت همراهی با این آدمها، محضوض کند. از کتاب «نیمه پنهان ماه» که زندگی شهید مهدی باکری را با خاطراتی از همسر شهید روایت میکند تا کتاب «زمانی برای آسودن» که زندگی پر از رویداد پزشک شهید دکتر محمدعلی فیاضبخش را روایت میکند. اگرچه برادران، بیشتر متمرکز بر زندگی شهدا و ایثارگران است ولی او صرفا شهدایی را روایت نمیکند که در دفاع مقدس به شهادت رسیدهاند. کتاب «ر» زندگی رسول حیدری (مجید منتظری) را به تصویر کشیده است؛ زندگی مردی که در کنار مردمی از جنس خودش اما با زبان و آداب و رسوم متفاوت در کشوری غریب (بوسنی) به شهادت رسیده است. از جدیدترین کارهای برادران در این حوزه، کتاب «نا» است. کتاب «نا» روایتی واقعنما، مستند و پرجزئیات از شهید صدر است و چه بسا همین دوری از زیادهپردازی و اغراقگری، مهمترین ویژگی این اثر باشد. «نا» در عربی به معنای «ما» است؛ ضمیر متکلم مع الغیر. «نا» یادآورِ سه گانۀ شهید صدر است که بیشتر، او را به آنها میشناسند: فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعنا.
برادران اسامی کتابهای خود را به راحتی پیدا نمیکند. میگردد و میگردد تا اسمی پیدا کند که هم کلیشهای نباشد و هم گویای سوژهای باشد که میخواهد او را روایت کند. برادران میگوید: برای کتاب شهید رسول حیدری، چند عنوان پیشنهاد شده بود اما دیدم برخی از آنها کلیشهای هستند. دنبال عناوین دیگری گشتم، دیدم «ر»، امضای همیشگی رسول پای نامههایش است. همین را انتخاب کردم.
برنده جایزه ادبی جلال آل احمد که روزگاری، دانشجوی نخبه فیزیک بود، پس از دوره کارشناسی و شروع فعالیت حرفهای در حوزه روایتگری عرصه فرهنگ و شهادت، به علوم انسانی مهاجرت میکند و در مقطع کارشناسیارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه امام صادق علیه السلام مشغول به تحصیل میشود. دکترایش را هم میگیرد و در گروه معارف اسلامی و علوم تربیتی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق علیه السلام، عضو هیأت علمی میشود. او معتقد است:
داستان میتواند فرهنگ یک جامعه و سبک زندگی را تغییر بدهد. داستان باید وارد حیطههای آموزشی شود ...
|