اندیشمندان حقوقی همواره حقوق را از علوم اجتماعی دانسته و نسبت آن با سیاست و اقصاد را رابطه ای متقابل تلقی میکنند. از این رو معتقدند قواعد حقوقی در تمامی مراحل شکل گیری تا اجرا به شدت متاثر از سلسله وقایع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این سلسله وقایع موجب می شود در دوره های مختلف مجموعه ای از قواعد در اولویت ارزشی قرار گرفته و به یک مطالبه عمومی تبدیل شوند.
اصل ۲۹ قانون اساسی و مطالبه عمومی واکسن کرونا
به عنوان مثال در دوره همه گیری ویروس کرونا پس از افزایش تاسف بار آمار کشته شدگان این بیماری که تمامی ابعاد زندگی بشر را با مخاطرات جدی مواجه کرد، حق دسترسی به دارو و واکسن و برخورداری از بالاترین سطح استاندارد بهداشتی به عنوان یکی از حقوق اساسی هر انسان به یک مطالبه جهانی در تمامی کشور ها تبدیل شد، مطالبه ای که در قوانین و مقررات ایران نیز شناسایی شده است، از جمله این قوانین می توان به اصل ۲۹ قانون اساسی و ماده ۲۳ قانون طرز جلوگیری از بیماریهای آمیزشی و بیماریهای واگیردار مصوب ۱۱ خرداد ماه ۱۳۲۰ اشاره کرد.
بروز این مطالبه در ابعاد جهانی در سازمان ها و مجامع بین المللی منجر به صدور قطعنامه های بسیاری شد؛ از جمله این قطعنامه ها می توان به قطعنامه (۱۴/۴۶) شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اشاره کرد که در تاریخ ۲۳ مارس ۲۰۲۱ صادر شد و دسترسی ناعادلانه به واکسن ها و داروهای کووید-۱۹ را موجب بروز آثار جبران ناپذیری دانست و نسبت به اختلاف در توزیع واکسن ابراز نگرانی کرد. علاوه بر این شورا به عنوان یک مطالبه جدی اقدامات مناسب در جهت دسترسی وتوزیع عادلانه، به موقع، شفاف، کارآمد و جهانی به واکسن کووید-۱۹ را نیز مطرح کرد. در حقیقت امروزه حق بهداشت به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر در حق دسترسی به واکسن خلاصه شده است.
واکسن کرونا؛ نیاز کاذب یا واقعی؟
فهم دقیق ابعاد مختلف مسئله، زمانی سخت تر می شود که اخبار سرمایه گذاری شرکت های تجاری در تولید واکسن کویید ۱۹ و تحریم صادرات شرکت های تولید کننده واکسن به ایران توسط قدرت های جهان، مخابره می شود. بدین ترتیب پس از بروز یک بحران جهانی و ناتوانی بشر در تحمل فشار بیش از اندازه این فاجعه بر ابعاد مختلف زندگی اجتماعی موجب شد واکسن به عنوان تنها راه حل در جوامع مختلف علمی و غیر علمی منعکس شود، اضافه شدن قدرت های اقتصادی و گره خوردن مسائل سیاسی به این معادله بیش از پیش زمینه سردرگمی مردم را در جوامع مختلف رقم زده است. به نحوی که نمود این سلسله وقایع و سردرگمی های ناشی از آن را می توان در خیابان خوابی مردم ایران در کشور ارمنستان دانست.
آیا مطالبه واکسن کرونا پاسخی صحیحی به نیاز امروز بشر است؟
از این رو در مسئله واکسن کرونا جامعه جهانی با یک مسئله چند مجهولی مواجه است. مسئله ای که از سلسله ابعاد اجتماعی، اقصادی و سیاسی عمده ای برخوردار است و ذو ابعاد بودن آن پاسخ به آن را با ابهامات و چالش های بسزایی مواجه کرده است و این شبهه را تقویت می کند که اساسا صورت مسئله اشتباه طراحی شده است. به عبارت دیگر آیا واکسن کرونا می تواند در وضعیت کنونی پاسخی صحیح به این همه گیری باشد؟ در صورتی که تنها بخشی از آمار منتشر شده عوارض واکسن کرونا حاکی از آن است که بیش از ۱.۵ میلیون نفر از مردم اروپا از عوارض دارویی واکسن کرونا رنج می برند. از جمله این عوارض عبارت اند از:
۱۶۱۳۳ نفر اختلالات خونی و تنش در سیستم لنفاوی که منجر به مرگ ۸۱ نفر شده، ۱۲۶۰۰ نفر اختلال قلبی که منجر به مرگ ۹۶۴ نفر شده است؛ ۸۱۰۰ نفر دچار اختلال چشمی که منجر به مرگ ۱۷ نفر از آنها جان باختند؛ ۵۱ هزار نفر درگیر اختلالات گوارشی شدند و ۳۴۸ نفر از آنها جان باختند؛ علاوه بر این می توان به اختلال در سیستم ایمنی، عضلانی، عصبی، عروقی و همچنین نارسائی های تنفسی تعداد زیادی از دریافت کنندگان این واکسن اشاره کرد.
در کنار این آمار و ارقام باید به میزان واکسیناسیون کشور های توسعه یافته نیز توجه کرد به عنوان مثال کشورهای تولید کننده و صادر کننده واکسن کرونا از جمله روسیه و چین نتوانسته اند بیشتر از ۲۰ درصد از مردم خود را واکسینه کنند. همچنین قابل توجه است که کمتر از ۵۰ درصد مردم کشور های آمریکا و انگلیس توانسته اند به واکسن کرونا دست پیدا کنند. در نهایت نیز باید به این نکته توجه کرد که تمامی واکسن های موجود به صورت اضطراری مجوز تزریق عمومی گرفته اند.
در نتیجه آنچه تا کنون بیان شد، این سوال جدی قابل طرح است که آیا واکسیناسیون همگانی و ادبیات در حال گسترش حق دسترسی به واکسن در وضعیت کنونی راهکار صحیحی در قبال اپیدمی کرونا است یا اینکه تنها یک پاسخ جعلی است که به موجب ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.
در کنار این آمار و ارقام باید به میزان واکسیناسیون کشور های توسعه یافته نیز توجه کرد به عنوان مثال کشورهای تولید کننده و صادر کننده واکسن کرونا از جمله روسیه و چین نتوانسته اند بیشتر از ۲۰ درصد از مردم خود را واکسینه کنند. همچنین قابل توجه است که کمتر از ۵۰ درصد مردم کشور های آمریکا و انگلیس توانسته اند به واکسن کرونا دست پیدا کنند. در نهایت نیز باید به این نکته توجه کرد که تمامی واکسن های موجود به صورت اضطراری مجوز تزریق عمومی گرفته اند.
در نتیجه آنچه تا کنون بیان شد، این سوال جدی قابل طرح است که آیا واکسیناسیون همگانی و ادبیات در حال گسترش حق دسترسی به واکسن در وضعیت کنونی راهکار صحیحی در قبال اپیدمی کرونا است یا اینکه تنها یک پاسخ جعلی است که به موجب ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.
محمد مقدمی، پژوهشگر اندیشکده حقوق بشر و شهروندی
دفعات مشاهده: 602 بار |
دفعات چاپ: 111 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر